رياست محترم دادسراي عمومي و انقلاب شهرستان…………
ضمن عرض سلام و خسته نباشيد
احتراماً به استحضار مي رساند اينجانب …….. فرزند ………از حدود سال ……. شخصي به نام ……….. فرزند ……. كه از دوستان خانوادگی ما بود و به منزل ما تردد داشت با اصرار و پافشاري هاي فراوان از مدتها قبل به خانواده بنده جهت ازدواج با من تحت عناوين مختلف التماس مينمود كه با بنده ازدواج نمايد اما بنده به دليل اينكه از شخصيت و ماهيت و چهره واقعي اين شخص آشنا بودم به هيچ عنوان زير بار ازدواج با وی نرفتم تا اينكه بر اثر فشار جسمي و رواني بيش از حد خانواده و به ويژه پدر و مادرم تن به ازدواج با او دادم. متاسفانه سه روز پس از قرائت خطبه عقد رسمي آقاي داماد همچون اشخاص بيمار به يكباره تغيير چهره داده و ظاهراً نقشه اش اين بود كه پس از ازدواج رسمي با بنده حقارت ها و التماس هاي این مدت جهت دريافت جواب مثبت ازدواج با مرا تلافي نمايد و چندين مرتبه در جلوي اقوام و خانواده به من تهمت و افترا و زنا مبني بر اينكه باكره نيستم و قبلاً ازدواج داشتم(فريب در ازدواج) و حتي به اقوام بنده كه تنها كساني از اقوام كه شماره همراهشان را داشت جهت بردن آبرو و حيثيت تماس تلفني برقرار كرده (سو نيت عالمانه عامدانه )كه پرونده در شعبه دادسرا تشكيل و در شعبه دادگاه عمومي و انقلاب راي بر برائت بنده صادر گرديد. ايشان با همدستي خواهر و برادرانش و دامادشان اقدام به تنظيم شهادت نامه ای كذب مبني بر وقوع ازدواج قبلي تنظيم و در محضر كلانتري و دادگاه حاضر شده و بارها در جلوي همه به من انگ اين را زدند كه تو باكره نيستي و زنا كرده اي كه پس از اين اقدامات مشتكي عنهم آبرو و حيثيت چندين و چند ساله خانواده ما در بين اقوام و فاميل از بين رفت. بنده دچار مشكلات روحي و رواني عديدهاي به سبب تهمت ها و افترا و توهين هاي مشتكي عنهم شدم. اينك از محضر دادسرا و دادگاه محترم تقاضا دارم ضمن مطالعه دقيق پرونده(شماره ……..) ، خودشان را جاي بنده قرار دهند و بگويند واقعا مي شود از بزه چنين اشخاصي بي توجه گذشت كرد ياخير؟.مگر ميشود به خاطر همچون افرادي آبرو و حيثيت دختران پاكي چون من لكه دار شود. قطعاً ايشان با همدستي شهود از روي سوء نيت و تعمد و تشويش اذهان اقوام و آشنايان (تماس تلفني با اقوامي كه اصلا در جريان بودند) به جهت ريختن آبرو و حيثيت بنده دست به همچون اقدامي زدهاند وگرنه بنده از همان روز اول به پزشك متخصص مراجعه و گواهي صحت و سلامت خويش را ارائه نمودم. ولي مجددا با شهادت هاي كذب و ناروا با بيان الفاظ بسيار تهمت انگيز و افترا پرونده را به درازا و اطاله كشانده مرا مجبور نمودند جهت معاينه مجدد به پزشكي قانوني مراجعه نمايم.عليهذا بنا بر مراتب فوق و طبق مواد ۶۰۸،۶۵۰،۶۹۷،۶۹۸و ۲۴۵ قانون مجازات اسلامي تقاضاي رسيدگي و اشد مجازات براي مشتكي عنهم بدليل ارائه شهادت كذب و قذف همچنين تهمت و افترا و ريختن آبروي و حيثيت و پاكدامني بنده مورد استدعاست./
با تشكر و
تجديد احترام